این روزهای ما
ما روزهای جالبی رو میگذرونیم.دلم نمیخواد زود بگذره ،دلم میخواد لذت تک تک لحظه هاشو ببرم.
داشتن پسر کلاس اولی و دختریکسال و نیمه دنیایی داره.
یادش به خیر وقتی مامان و بابا کوچولو بودن یکساعت کارتون از ساعت ٥ داشتن و مامان هم اگه دایی اجازه میداد!!! خوراکیهاشو میذاشت واسه همون ساعت بخوره.هر چند این اخلاق آریا مثل مامانه اما انجام تکالیف با وجود کانالهای کارتون ٢٤ ساعته دنیایی داره.وقتی بهش سخت میگیرم میگه مامان حوصله کن من بچه ام تازه ماه اوله!!!!!!! میمونم چی بگم ؟
میخوایم کانالها رو برداریم اما وقتی صدای شادی و خندش میاد نمیتونیم.این بچه سالاریه یا دوستی خاله خرسه !!!!!!!!! نمیدونم.
خلاصه گاهی انجام تکالیف ساعت ١١شبه،
بماند که آنیتا لای دست و پای ما پیچ میخوره و حتما میخواد تو دفتر داداش مشق بنویسه و کلک هم نمیخوره.
دوستی ها ،بوسه ها ،حسادت ها و البته لجبازی هاشونم که همه واسم دیدنیه.
وقتی میخوابن مامان میمونه و اسباب بازیهای ریز و درشت زیر پا و خستگی زیادو البته در دل شکر خدا به پاس داشتن همسر و فرزندان خوب.
از اینکه کارم رو کم کردم و مامان خوبی شدم خیلی خوشحالم.از اینکه روحیه بابا هم بهتره خوشحالم.یکسال هر هفته با عشق به سوی ما میاومد.ازش به خاطر همه حمایت هاش ممنونم.